سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای وسط تعطیلات

چقدر خوشحالم که کسی به تعطیلات من سر نمی زنه این بهترین تعطیلاته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چرا؟

چونکه خودتی و خودت . تنها ی تنها کسی هم سراغت نمیاد راحت و ساکت و آروم. آرامش الکی خوب .

البته شاید هم الکی نباشه.

حالا که خوش میگذره.

یادش بخیر بیرجند خاطرات زیباش :

از اون روزهای اول که چه باحال بود چقدر با دایی و مسعود می خندیدیم . چقدر با احمد و رضا مسخره بازی در می اوردیم. هی....................... یادش بخیر .

اون روزای داغ داغ داغ داغ اول عاشقی من. چقدر داغ بود چقدر (نمی دونم چه کلمه ای باید استفاده کنم) بود.

الان هم عشق باحاله. اما اون روزها چیز دیگه ای بود مثل وقتی که می خوای بری تو استخر . نوکه پاتا می زنی بعد میپری تو استخر. یک دفعه چه حالی به آدم دست میده تند تند نفس نفس می زنی .... آهان یه کم شبیه اون حالتیه که می گم.

از این چیزا که بگذریم فقط یک خاطره تلخ دارم و بقیه اش هم فقط و فقط خوشی و مسخره بازی و این چیزاست که یادم میاد.

حسن صادق راده، پیمان ، علی(از بچه های زمین)، آخ آخ آخ چقدر می خندیدیم.

یادش خیلی بخیر.

امید وارم هر که که میاد تو این تعطیلات اونم خاطرات خوبی از دانشگاه داشته باشه.